LOVE

 

گاهی آدمهای تنها ,خیلی خوش شانس هستند

 

چون کسی را ندارند تا از دست بدهند


*************************

مادرم میگفت


دوستانت را ببین


همه به جایی رسیده اند


نمیدانست


منتظر نشسته ام


تا به تو برسم

*****************

 

ﺩﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺍﻧﺘﻬﺎﺵ ﻣﻌﻠوم

 

نیست پیاده یا سواره بودن فرقی نمیکنه

 

اما اگر همراهی داشته باشی که تنهات نذاره


بی انتها بودن جاده برات آرزو میشه

***************

 

نوشته شده در دو شنبه 27 تير 1390برچسب:,ساعت 15:49 توسط D&SH| |

قلب من برای تو می تپد

هر شب در رویاهایم تو را می بینم و احساس ات می کنم
و احساس می کنم تو هم همین احساس را داری
دوری، فاصله و فضا بین ماست

و تو این را نشان دادی و ثابت کردی
نزدیک، دور، هر جایی که هستی
و من باور می کنم قلب می تواند برای این بتپد
یک باره دیگر در را باز کن
و دوباره در قلب من باش
و قلب من به هیجان خواهد آمد و خوشحال خواهد شد
ما می توانیم یک باره دیگر عاشق باشیم
و این عشق می تواند برای همیشه باشد
و تا زمانی که نمردیم نمی گذاریم بمیرد
عشق زمانی بود که من تو را دوست داشم
دوران صداقت، و من تو را داشتم
در زندگی من، ما همیشه خواهیم تپید
نزدیک، دور، هرجایی که هستی
من باور دارم که قلب هایمان خواهد تپید
یک باره دیگر در را باز کن
و تو در قلب من هستی
و من از ته قلب خوشحال خواهم شد
تو اینجا هستی، و من هیچ ترسی ندارم
می دانم قلبم برای این خواهد تپید
ما برای همیشه باهم خواهیم بود
تو در قلب من در پناه خواهی بود
و قلب من برای تو خواهد تپید
و خواهد تپید...

Asheghane tarin AX ha dar www.30ndrela.com

نوشته شده در شنبه 11 تير 1390برچسب:,ساعت 20:25 توسط D&SH| |

من

 

تمام قصه هامو ازتو دارم

                     بهترین خاطره هامو ازتو دارم

                                        تو این شبای خالی از ستاره

                                                      آخرین ترانه هامو از تو دارم...

خواستم توی قلبت خونه کنم دیدم زمینش خیلی گرونه !

ما که فقیریم ، توی چشات چادر میزنیم . . .  

 

 

فرقی نمیکنه که به اندازه دل یک گنجشک دوستت داشته باشم یا به اندازه دل فیل

مهم اینه که به اندازه یک دل دوستت دارم . . .  

 

نوشته شده در پنج شنبه 9 تير 1390برچسب:,ساعت 19:36 توسط D&SH| |

      D & SH

انیمیشن های متحرک جذاب

نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 19:44 توسط D&SH| |

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)SH

نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 12:37 توسط D&SH| |

نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 12:36 توسط D&SH| |

دختری بود نابینا که از خودش تنفر داشت

نه فقط از خود ، بلکه از تمام دنیا تنفر داشت اما یکنفر را دوست داشت

دلداده اش را “ با او چنین گفته بود :

 

« اگر روزی قادر به دیدن باشم حتی اگر فقط برای

یک لحظه بتوانم دنیا را ببینم عروس تو و رویاهای تو خواهم شد »

و چنین شد که آمد آن روزی که یک نفر پیدا شد

که حاضر شود چشمهای خودش را به دختر نابینا بدهد

و دختر آسمان را دید و زمین را ، رودخانه ها و درختها را

آدمیان و پرنده ها را و نفرت از روانش رخت بر بست

دلداده به دیدنش آمد و یاد آورد وعده دیرینش شد :

« بیا و با من عروسی کن ببین که سالهای سال منتظرت مانده ام »

دختر برخود بلرزید و به زمزمه با خود گفت :

« این چه بخت شومی است که مرا رها نمی کند ؟ »

دلداده اش هم نابینا بود

و دختر قاطعانه جواب داد : قادر به همسری با او نیست

دلداده رو به دیگر سو کرد که دختر اشکهایش را نبیند

و در حالی که از او دور می شد گفت :

« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشی . .

 

نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 12:29 توسط D&SH| |

http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRXtciFKrNwn9CqI-28iXGY-ScQhfy026RTvleIl0zxkmXURUWC&t=1

   گمـــــــــان می کـــــردم وقتــــــــی نبــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــاشم

دلـــــت می گیــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــرد


1 روز


1 ماه


1 سال


از رفتنــــــ ـــــــ ــــــــ ــــــــم می گذرد . . .


چه خیـــــال ِ بیهوده ایـــــــ


وقــــتی دلت با دیگریســــــــت ...


نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 12:20 توسط D&SH| |

اي كاش آهنگ محبت بودم و برايت آهنگ عشق را مي سرودم. اي كاش قطره ي اشك بودم و از چشمهايت جاري مي گشتم. ولي افسوس كه نه آهنگ هستم ونه اشك چشمان پر مهرت. ولي هرچه هستم تا آخرين قطره ي خوني كه در رگ دارم دوستت دارم SH...
نوشته شده در دو شنبه 6 تير 1390برچسب:,ساعت 12:18 توسط D&SH| |

نمیدونی چقدر دلم هواتو کرده
هوایه قهر و آشتی و نگاتو کرده
دلم می خواد باز شب باشه باز من بشم باز تو باشی
باز حرفایه نا تمومه ما دوتا
باز انکار و بازم تمنا
نمیدونی که اینجا واسه من بی تو جهنمه
هنوز آخرین نگاهه خیست  تو ذهنمه
دلم می خواد دستای گرمت رو بگیرم
تو آغوشت گم بشم تا آروم بمیرم
از بوی تنت من مست بشم و تو تویه چشمام خیره بشی
باز دلهره باشه و باز بی تابی
نمی دوندی قلبه شکستم اینجا اسیره
نگفتی با خودت بری دلم میمیره
نمی دونم آسمون اونجا امروز چه رنگیه
آسمونه دله من که از روز سفر ابریه
شب که میشه اشک تو چشمام میشینه
اگه سو داره چشمام واسه اینه
لبخند زیبات رو یک بار دیگه ببینه

 

تقدیم به ... نازم

...دلم واست تنگ شده عشقم ناراحت


 

 

نوشته شده در شنبه 4 تير 1390برچسب:,ساعت 1:6 توسط D&SH| |

دلم برای کسی تنگ است

که چشمهای قشنگش را

به عمق آبی دریا می دوخت

و شعرهای قشنگی

چون پرواز پرنده ها می خواند

نوشته شده در شنبه 3 تير 1390برچسب:,ساعت 23:5 توسط D&SH| |

عاشق هر کس شدم او شد نصیب دیگری/

دل به هر کس دادم او زد به قلبم خنجری/

من سخاوت دیده ام دل را به هر کس میدهم/

شرم دارم پس بگیرم انچه را بخشیده ام.

انقدر در کشتی عشقت نشینم روزو شب

یا به عشقت میرسم

یایا غرق دریا میشوم !

نوشته شده در پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:,ساعت 12:8 توسط D&SH| |

به چشمانم نگاه کن--خواهی دید
که چه معنایی برای من داری
قلبت را جستجو کن و روحت را
و انگاه که مرا انجا یافتی دیگر نخواهی گشت
به من نگو که این عشق ارزش تلاش را ندارد
نمی توانی بگویی که این عشق ارزش مردن ندارد
می دانی که این حقیقت است که
هر چه انجام می دهم برای توست

به ژرفای قلبت نگاه کن--خواهی دانست که
انجا دیگر چیزی برای پنهان کردن نیست
مرا هر چه که هستم قبول کن و جانم بستان
هر انچه دارم و این جان را نیز قربانیت می کنم

به من نگو که این احساس سزاوار نزاع برایش نیست
نمی توانم در برابرش مقاومت کنم--چیزی را به این اندازه نمی خواهم
میدانی که این حقیقت است که
من هر چه انجام دهم برای توست...
پدرام تنها

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:,ساعت 13:42 توسط D&SH| |

 

ی یکی از خونه هارو آوردم پایین

وقتی اومد بیرون و سرم داد زد وعصبانی شد فهمیدم این همون دختر آرزوهامه که همیشه منتظرش بودم.

بعد از اون اتفاق هر هفته می رفتم

Jigare man boode  SH

بمان با من که من بی تو صدایی خسته در بادم،

در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم ،

شبیه برگ پاییزی پر از احساس دلتنگی ،

مانند یک دریا ، زلال و صاف و بی رنگی ،

نگاهت بیقرار کیست؟ تو ای خاتون دریاها ،

تو ای محبوبه شبها ، تو ای زیباتر از رویا ،

چه شبهایی که من بی تو خزان عشق را دیدم ،

ولی از عشق گفتم باز، کنار غصه روییدم ،

بلور اشک های من همان آغاز تنهایی ست ،

مرور خاطرات دل عجب تکرار زیبایی ست.

 

نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:,ساعت 13:33 توسط D&SH| |

چند روزی می شد که دیگه زمین نمیرفتیم وتوی اون کوچه با دوستام فوتبال بازی میکردیم

که زدم شیشه ی یکی از خونه هارو آوردم پایین

وقتی اومد بیرون و سرم داد زد وعصبانی شد فهمیدم این همون دختر آرزوهامه که همیشه منتظرش بودم.

بعد از اون اتفاق هر هفته می رفتم ویکی از شیشه هاشونو میاوردم پایین

فقط به بهونه ی دیدنش,

حتی دلم واسه داد زدن هاش هم تنگ شده بود

از همون روز اول قلبم تو آفساید نگاهش بود اما اون با خودخواهیش منو

از زندگیش اوت کرد ولی من بازم کم نیاوردم و ادامه دادم اون روز...

وقتی اون روز...

وقتی اون روز با نامزدش دیدمش فهمیدم به فینال نرسیده

از لیگ خواستگاراش حذف شدم...

 

 

چند روزی می شد که دیگه زمین نمیرفتیم وتوی اون کوچه با دوستام فوتبال بازی میکردیم

که زدم شیشه ی یکی از خونه هارو آوردم پایین

وقتی اومد بیرون و سرم داد زد وعصبانی شد فهمیدم این همون دختر آرزوهامه که همیشه منتظرش بودم.

بعد از اون اتفاق هر هفته می رفتم ویکی از شیشه هاشونو میاوردم پایین

فقط به بهونه ی دیدنش,

حتی دلم واسه داد زدن هاش هم تنگ شده بود

از همون روز اول قلبم تو آفساید نگاهش بود اما اون با خودخواهیش منو

از زندگیش اوت کرد ولی من بازم کم نیاوردم و ادامه دادم اون روز...

وقتی اون روز...

وقتی اون روز با نامزدش دیدمش فهمیدم به فینال نرسیده

از لیگ خواستگاراش حذف شدم...

نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:,ساعت 13:30 توسط D&SH| |

از پشت شیشه های بزرگ دلتنگی گریه میكنم و آرزو میكنم كه كاش

برای یك لحظه فقط یك لحظه آغوش گرمت را احساس كنم ، میخواهم

سر روی شانه های مهربانت بگذارم تا دیگر از گریه كم نشوم . تو مرا

به دیار محبتها بردی و صادقانه دوستم داشتی پس بیا و باز در این راه

تلاش كن اگر طاقت اشكهایم را نداری . در راه عشقی پاك تر و صادقانه تر،

زیرا كه من و تو ما شده ایم پس نگذار زمانه بیرحم دلهایی را كه از هم

جدا نشدنی است را به درد آورد دلم را به تو دادم و كلیدش را به سوی

آسمان خوشبختی ها روانه كردم چه شبها كه تا سحر به یادت با

گونه های خیس از دلتنگی ها به سر بردم چه روزها با خاطراتت نفس

كشیدم پس تو ای سخاوت آسمانی من …

مرا دریاب كه دیوانه وار دوستت دارم

 

اینو واسه کسی نوشتم که دیوانه وار عاشقشم

دلم تنگه برات عزیزم... SH

نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:,ساعت 13:26 توسط D&SH| |

لحظه ها رو با تو بودن در نگاه تو شکفتن

حس عشقو در تو دیدن مثل رویای تو خوابه

با تو رفتن با تو موندن مثل قصه تو رو خوندن

تا همیشه تو رو خواستن مثل تشنگیه آبه


اگه چشمات منو می خواست تو نگاه تو می مردم

اگه دستات مال من بود جون به دستات می سپردم

اگه اسمم رو می خوندی دیگه از یاد نمی بردم

اگه با من تو می موندی همه دنیا رو می بردم

 

بی تو اما سر سپردن بی تو و عشق تو بودن

تو غبار جاده موندن بی تو خوب من ، محاله

بی تو حتی زنده بودن بی هدف نفس کشیدن

تا ابد تو رو ندیدن
واسه من رنج و عذابه


اگه چشمات منو می خواست تو نگاه تو می مردم

اگه دستات مال من بود جون به دستات می سپردم

اگه اسمم رو می خوندی دیگه از یاد نمی بردم

اگه با من تو می موندی همه دنیا رو می بردم


توی آسمون عشقم غیر تو پرنده ای نیست

روی خاموشی لبهام جز تو اسم دیگه ای نیست

توی قلب من عزیزم هیچ کسی جایی نداره

دل عاشقم به جز تو هیچ کسی رو دوست نداره 

                                                 
هیچ کسی رو دوست نداره 

  

نوشته شده در چهار شنبه 1 تير 1390برچسب:,ساعت 13:20 توسط D&SH| |

از غم خبری نبود اگر عشق نبود
دل بود ولی چه سود اگر عشق نبود

بی رنگ تر از نقطه ی موهومی بود
این دایره کبود اگر عشق نبود

از آینه ها غبار خاموشی را
عکس چه کسی زدود اگر عشق نبود

در سینه ی هر سنگ، دلی در تپش است
از این همه دل چه سود اگر عشق نبود

بی عشق دلم جز گرهی کور چه بود؟
دل چشم نمی گشود اگر عشق نبود

از دست تو در این همه سرگردانی
تکلیف دلم چه بود اگر عشق نبود

نوشته شده در سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:,ساعت 15:5 توسط D&SH| |

عکس های عاشقانه (10)

دارم میام پیشت جاده چه همواره
هوا چقدر بوی عطر تو رو داره

جاده چه همواره هوا چقدر صافه
شب داره موهای سیاشو می‌بافه

فقط تو می‌فهمی امشب چه خوشحالم
از این خوشی لبریز رویاییه حالم

امشب تو هم مثل خودم چه بیتابی
از شوق این دیدار اصلا نمی‌خوابی

از این ور جاده تا اون ور جاده
میام آخه چشمات وعده بهم داده

میام که باز دستات رفیق دستام شه
دوباره تو عمق نگاه تو جام شه

والپیپر های عاشقانه متحرک موبایل (2)

نوشته شده در یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:7 توسط D&SH| |

عکس های عاشقانه و هنری (3)

از گم شدن همه می‌ترسیم

اما

زیباترین روز زندگی‌ام

روزی بود که با تو در میانه جنگل

گم شدیم.

 عکس های عاشقانه و هنری (3)

 

نوشته شده در یک شنبه 29 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:3 توسط D&SH| |

مثل همه آدما که توی یه روزی متولد می شن .

 

اون هم توی یه روز از روزای خدا متولد شده .

 

همه چیز با یه تولد شروع می شه . . .

 

فرق اون با بقیه آدما :

 

فقط برای تو ست .

 

 

فقط برای تو . . .

 

و عشق شروع می شه .

 

برای تو .

 

همون روزی که متولد شده .

 

کسی که دوستش داری .

 

کسی که دوستش داری.

 

حتی اگه اونروز نباشی :

 

حتی اگه اونروز ندیده باشیش .

 

 

 

ولی همه چیز با یه تولد شروع می شه . . .

 

وقتی که اون متولد شد .

 

عشق آغاز شد

 

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 19:11 توسط D&SH| |

   SHعزیزم  دوستت دارم

 

هر کجا هستم

 

                                 تو را هر جا که هستی

                                         می پرستم

                           I   LOVE YOU sh

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 18:51 توسط D&SH| |

میدونمـــ کـــه دوستـــŇaĐaRi


ت
ـــو منـــو تنــــــها ßeZRi


پس بی
ـــا با هم یکیـــŞĦi


دست تو دست هم
ßeZRiற


بگ
ــــیریــمــ دســتامــونــو ßaLД


ب
ـــه خــــــدا بگـــیمـــOĐậYД


ما می
ــخوایمــ تــا زندهــĦaŞti


واســـه همـــ
دیگـــه
ßEoniற 

 

http://www.img.upnload.com/images/qyi4vpkfumzkgpqbpd4g.jpg

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 17:34 توسط D&SH| |

خانمی ۳ پیر مرد جلوی درب خانه اش دید.
- شما را نمی شناسم ولی اگر گرسنه هستید بفرمایید داخل.
- اگر همسرتان خانه نیستند، می ایستیم تا ایشان بیایند.
همسرش بعد از شنیدن ماجرا گفت: برو داخل دعوتشان کن.
بعد از دعوت یکی از آنها گفت: ما هر ۳ با هم وارد نمی شویم.
خانم پرسید چرا؟
یکی از آنها در پاسخ گفت: من ثروتم، آن یکی موفقیت و دیگری عشق است. حال با همسرتان تصمیم بگیرید کداممان وارد خانه شود.
بعد از شنیدن، شوهرش گفت: ثروت را به داخل دعوت کن. شاید خانمان کمی بارونق شود.
همسرش در پاسخ گفت: چرا موفقیت نه؟
عروسشان که به صحبت این دو گوش می داد گفت چرا عشق نه؟ خانمان مملو از عشق و محبت خواهد شد.
شوهرش گفت: برو و از عشق دعوت کن بداخل بیاید. خانم به خارج خانه رفت و از عشق دعوت کرد امشب مهمان آنها باشد.
۲ نفر دیگر نیز به دنبال عشق براه افتادند. خانم با تعجب گفت: من فقط عشق را دعوت کردم!
یکی از آنها در پاسخ گفت: اگر ثروت و یا موفقیت را دعوت می کردید، ۲ نفر دیگرمان اینجا می ماند. ولی هرجا عشق برود، ما هم او را دنبال می کنیم.
هر جا عشق باشد
موفقیت و ثروت هم هست!

 

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar22.com

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 16:12 توسط D&SH| |

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar22.com

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 16:11 توسط D&SH| |

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar22.com

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar22.com

نوشته شده در شنبه 28 خرداد 1390برچسب:,ساعت 16:5 توسط D&SH| |

 

چقدر بده آدم دلش به اندازه یه دنيــــــــــــــــــــــــا گرفته باشه

ولی حتی حق ناراحت شدنم نداشته باشه

چقدر بده آدم حسرت داشتن خیلی چیزا رو داشته باشه و جای خالیشون و حس کنه

ولی مجبورش باشه به روي خودش نياره خوش و شاد باشه

ولي باشه منم ميشم مترسك خندون

 
نوشته شده در پنج شنبه 26 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:43 توسط D&SH| |

 

خدای من.من تنهام یارایی را برای یاری دهنده ام نیست دستم را بگیر که احساس میکنم

هر چه بیشتر برای رهایی از مرداب سختی ها و دلتنگی های این دنیا دست و پا

می زنم بیشتر در ان غرق می شوم و در ان فرو می روم یا پر پروازم ده یا .....

گفته بودی هر گاه تو را به دهنه پرتگاه بردم هراس مکن چون یا تو را از

پشت خواهم گرفت یا به تو پر پرواز خواهم داد.

خدای من وقتش رسیده پس چرا کاری نمی کنی سنگ ریزه های زیر پایم

در حال فرو ریختنند پس چرا یاریم نمی دهی؟؟

نوشته شده در پنج شنبه 26 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:40 توسط D&SH| |

 

نوشته شده در پنج شنبه 26 خرداد 1390برچسب:,ساعت 12:33 توسط D&SH| |

آسمان را بنگر كه هنوز بعد صد ها شب و روز


مثل آن روز نخست

گرم و آبي پر از مهر به ما مي خندد

يا زميني را كه دلش از سردي شب هاي خزان

نه شكست و نه گرفت

بلكه از عاطفه لبريز شد و

نفسي از سر اميد كشيد

و در آغاز بهار دشتي از ياس سپيد زير پاهامان ريخت

تا بگويد كه هنوز پر از امنيت و احساس خداست

 

 

نوشته شده در سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:,ساعت 14:9 توسط D&SH| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت


<

بابک جهانبخش - دوست دارم